کتاب Choice theory

کتاب Choice theory (به فارسی: تئوری انتخاب) نوشته ی دکتر William Glasser می باشد که در ژانویه ۱۹۹۹ توسط انتشارات Harper Collins روانه بازار شد. این کتاب که مشهورترین اثر این نویسنده می باشد حول مسائل روانشناسی و محصول تفکرات و آزاد اندیشی گلاسر است که توانست یا قدرت کلام خود و تاثیرگذاری فراوان، راه کارهای توصیه شده اش به محبوبیت زیادی دست پیدا کنند. وی در این کتاب شرح می دهد که چگونه تصمیمات ما در روند زندگی ما نقش به سزایی دارد و اگر با دید وسیع تر به نتایج انتخاب هایمان بنگریم می توانیم به زندگی ایده آل خود برسیم و کنار افرادی که به وجودشان در کنارمان نیاز داریم در کمال صلح روزهای زندگیمان را بگذرانیم.

درباره ی کتاب تئوری انتخاب به زبان انگلیسی

دکتر ویلیام گلسر روش نوین روانشناسی را ارائه می دهد که در صورت تمرین و انجام دادن راه کارهای آن می توانیم مشکل اتخاذ تصمیم های درست در زندگی که تقرییا منشا تمام ناراحتی ها و بدبیاری ها است را برطرف کنید و هوشمندانه تر عمل کنید، و با آزادی عمل بیشتر شرایط بحرانی را بررسی و با انتخاب درست گزینه های پیش رو، از آن مشکل گذر کنید. این کتاب راهنمای خوبی برای بهبود روابط سالم اجتماعی و ارتقاء سلامت روح ماست و عمل کردن به آن باعث می شود زندگی خوب و شادی داشته باشیم. وی این گونه بیان می کند که انسان ها با گرفتن تصمیمات مختلف درصدد برآورده کردن نیازهای اساسی خود هستند که آن نیازها را به پنج بخش زیر تقسیم کرده است و برای رسیدن به آن ها راهکار های عملی ایی را توصیه می کند:

نیاز به استمرار حیات و ادامه زندگی
نیاز به عشق و دوست داشته شدن
لذت به قدرت رسیدن (پیشرفت و ارزشمند بودن)
احساس آزادی
نیاز به تفریح و هیجان

گلاسر در کتاب Choice theory چه می گوید

گلاسر در کتاب نظریه انتخاب نه تنها از مباحث پیچیده ی روانپزشکی استفاده ایی نکرده است بلکه او به این موضوع معتقد است که راه حل بسیاری از مسائل و یا ناکامی در تغییر و اصلاح رفتارها، انتخاب‌های آدمی است. انسان باید دغدغه ها و بدبختی های خود را در درون روان خود اصلاح کند، زیرا سر منشاء تمامی رفتارها درون انسان می باشد و هر رفتاری هدف هایی را دنبال می کند، هر فرد باید به خودشناسی خویش بپردازد و مشکلات و ناراحتی های خود را به گردن گذشته و آینده نیندازد همچنین باید آگاه باشد همه ی مسائل مربوط به زمان حال است، زندگی ما و رفتارهایی که از ما سر می زند تحت تسلط هورمون ها نیست و ما باید بدون استفاده از داروهای شیمیایی، وجود و باطن خود را قوی سازیم.

وی با بهره گرفتن از سال ها تجربه و تحقیق گسترده بر این موضوع، نام این گونه روانشناسی را روانشناسی کنترل بیرونی یا روانشناسی برون نگر نام گذاری کرده است. گلاسر توضیح می دهد که برای پیشرفت در روابط انسانی، ما باید از تنبیه کردن خود، سرکوب احساسات، روابط از بین برنده و سمی دست بکشیم. به عنوان مثال، اگر شما هم اکنون در یک رابطه ی ناسالم هستید که موجب ناراحتی شما شده است، می توانید با استفاده از روان‌شناسی کنترل درونی بر یکدیگر اثر مثبت بگذارید و به سوی زندگی آرام و بدون بحث و جدل قدم بردارید.

منبع: فروشگاه کتاب ایران