کتاب هزار فرسنگ تا آزادی
کتاب هزار فرسنگ تا آزادی درباره فرار دختری از کره شمالی می باشد. البته نویسنده این کتاب عنوان کرده است که برای محافظت از اعضای خانواده اش که همچنان در کره شمالی مانده اند، با نام مستعار یون سون کیم این کتاب را نوشته و برخی از جزئیات و نام ها را نیز تغییر داده است.
قسمتی از متن کتاب هزار فرسنگ تا آزادی
در طول آن شب بسیار سرد، بر بالای درختان نور خفیفی سوسو می زد. در بالای تپه، تکه کوچکی دود خاکستری به هوا می رفت تا جایی که در تاریکی محو می شد. به سوی منبع دود نزدیک تر شدیم، زیرا نیاز داشتیم که گرم شویم. از میان جنگل به سوی این آتش پرحرارت رفتیم. هوا به شدت سرد بود و بادهای شدید فوریه به صورتم سیلی می زد. در اطراف آتشی کوچک دو نفر را دیدیم که قوز کرده بودند، یک مرد و یک دختر. بعد از دیدن نگاه درماندۀ آن دو، فکر کردم شاید آن ها هم دارند همان کاری را می کنند که ما می کنیم، فرار از کشور.
مادرم شروع به حرف زدن با آن مرد کرد. او چیزی را که به آن مشکوک بودم تأیید کرد. آن شب با دخترش که حتا از من هم کوچک تر بود، نقشۀ پر خطر ترک کره شمالی را در سر داشت. گفت: «یخ به اندازه کافی سفته. افرادی رو دیدم که از آن عبور کردن.»
سرانجام، خبرهای خوب رسید.
او به ما توصیه کرد:«اما بهتره تا صبح زود صبر کنید. نگهبان ها اون موقع خیلی گشت نمی زنن»
بالای یک تپه بودیم که از آنجا رودخانه تومن را می دیدیم. بسیار نقطۀ خوبی برای دیدن نگهبان های مرزی بود که در رفت و آمد بودند. درست در جلوی ما در دل تاریکی چین قرار داشت. آخرین شانس و آخرین مانعمان عبور از این رودخانۀ یخ زده بود که نگهبانان از آن پاسبانی می کردند…
نوشته شده توسط : فروشگاه کتاب ایران
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.