کتاب باغ اناری
کتاب باغ اناری اثر محمد شریفی است که مجموعه ای از داستان های کوتاه فارسی را در خود جای داده است. در سخن از کتاب باغ اناری نویسندگان ایرانی نیز به نقد بررسی کتاب پرداخته اند برای مثال علی اصغر شیرزادی در خصوص نویسنده کتاب در مجله ی ادبستان چنین می گوید : ” علاوه بر این او در متن زبان داستانی خود، با نرمش و بدون مبالغه و تصنع نشانه ها و نشان هایی را متناسب با مضمون و موضوع های قصه اش برجسته می سازد تا تکیه گاه هایی محکم و هنری، برای تخلیه ی بارهای راز و معنا در اختیار داشته باشد. ارجاع ها و تکرار های آگاهانه و عمدی او را در این مفهوم باید تفسیر کرد….”
کتاب باغ اناری شامل ۱۱ داستان کوتاه با نام های : وضعیت ، باغ اناری، پاسگاه، شور زندگی ، کودکان ابری، زن سورچی، عاشقانه، حیوونکی بارون، کوکبه، حیاط خلوت، آخرین شعر می باشد. جنبه ی متمایز کننده ی کار محمد شریفی، تلاش او برای آفرینش نوعی فضای پوچ و بیدادگر است، فضایی که هم رنگی از واقعیت دارد و هم صبغه ای متافیزیکی می یابد.
بخشی از متن کتاب باغ اناری :
غروب بود. وقتی پا تو باغ اناری گذاشتم، درختان انار، ساکت بودند، داشتند به هم نگاه می کردند. باد ملایم تابستان سعی می کرد آنها را به حرف در آورد. آنها گاهی پچ پچ می کردند و گاهی هم نه. انارهای سرخ بر شاخه هایشان چون خورشید هایی غروب کرده بودند. ناگهان پچ پچ جوی آب راشنیدم، بعد صدای پای یک نفر آمد که به من نزدیک می شد. پشت انارها پنهان شدم. بعد صدای پای سه نفر آمد. نگاه کردم، صدای پای اول، پشت درختی خاموش شد. آن سه نفر کنار جوی آب ایستادند. ناگهان فرهاد سنگی بر سر خود زد و توی جوی آب افتاد. شیرین فریاد کشید : ” فرهاد من!” خسرو گفت : ” او دیگر مرده است.”…
نوشته شده در : فروشگاه کتاب ایران
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.