معرفی رمان کتاب سیاه
داستان رمان کتاب سیاه ، در یک روز سرد و برفی استانبول دهه ۱۹۷۰ آغاز می شود ، برفی که در صفحات آغازین رمان بدون توقف می بارد. «رویا» ، همسر وکیل جوانی به نام «غالب» است که خانه و زندگی اش را ترک کرده ، نامه کوتاه بدون خطی و نشانی به جا گذاشته و ناپدید می شود. « غالب » از کودکی شیفته رویا بوده اما نه برعکسش. زندگی مشترک این زوج سرد و بی روح بوده است. « غالب » حدس می زند غیبت رویا به برادر ناتنی بزرگ تر او، «جلال سالک» ، ستون نویس محبوب روزنامه ملیت بی ارتباط نباشد … اما جلال هم ناپدید شده است وحتی همکارانش در دفتر روزنامه هم از او خبری ندارند …
رمان کتاب سیاه اثر اورهان پاموک تا به حال به بیش از ۶۰ زبان دنیا ترجمه شده است. در این اثر نقل قولهایی از مولانا ، شمس تبریزی ، عطار و خیام نیز آمده است. رمان در دو قسمت با فصول جداگانه نوشته شده است.
قسمتی از متن فصل ششم : جلاد و چهره ای گریان
چشم های گریان یک مرد چرا این قدر ما را مضطرب می کند؟ بله ، چشم های گریان یک زن هم هیچ خوشحال کننده نیست و اگر یک کم صمیمی و اهل دل باشیم که از دیدنش حسابی دچار ترحم و دلسوزی می شویم اما اگر موضوع چشم های گریان یک مرد باشد قضیه کاملا فرق می کند برای اینکه اهل دل باشیم یا نه از دیدنش دچار بیچارگی می شویم و درماندگی ، انگار دنیا به آخر می رسد و علاجی هم ندارد ، مثل عزیزی که به مرض لاعلاجی گرفتار باشد و دم مرگ.
فهرست رمان کتاب سیاه :
قسمت اول
- فصل اول : اولین بار که غالب ، رویا را دید
- فصل دوم : وقتی آب بغاز ته کشید
- فصل سوم : به رویا سلام برسان
- فصل چهارم : دکان علاء الدین
- فصل پنجم : بچه که نیستیم
- فصل ششم : اولاد استاد بدیع
- فصل هفتم : ق مثل قله ی قاف
- فصل هشتم : سه تفنگ دار
- فصل نهم : یکی من را تعقیب می کند
- فصل دهم : چشم
- فصل یازدهم : ما حافظه مان را در سینما از دست دادیم
- فصل دوازدهم : بوسه
- فصل سیزدهم : به به ببین کی آمده است
- فصل چهاردهم : همه منتظرند
- فصل پانزدهم : قصه ی عاشقانه ی آن شب برفی
- فصل شانزدهم : می خواهم خودم باشم
- فصل هفدهم : نشناختی مرا؟
- فصل هجدهم : تاریکی آپارتمان
- فصل نوزدهم : اشاره – نشانه های شهری
قسمت دوم
- فصل اول : خانه ی ارواح
- فصل دوم : شما هم خواب تان نمی برد؟
- فصل سوم : شمس را چه کسی کشت؟
- فصل چهارم : قصه ی آنها که اهل قصه نیستند
- فصل پنجم : راز چهره ها
- فصل ششم : جلاد و چهره ای گریان
- فصل هفتم : اسرار حروف
- فصل هشتم : یک شطرنج کامل و طولانی
- فصل نهم : کشف الاسرار
- فصل دهم : قهرمانش من بودم
- فصل یازدهم : برادر عزیز من
- فصل دوازدهم : قصه ی قصه از آینه بپرس
- فصل سیزدهم : من نه یک دیوانه ی زنجیری بلکه یک مخاطب ساده ام ، ساده اما صادق
- فصل چهاردهم : تصاویر مرموز
- فصل پانزدهم : مهم خود قصه است نه قصه گو
- فصل شانزدهم : قصه ی شاهزاده
- فصل هفدهم : اما من که این ها را نوشته ام
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.