من قاتل زنجیره ای نیستم

کتاب من قاتل زنجیره ای نیستم

کتاب من قاتل زنجیره ای نیستم نوشته دن ولز می باشد. این کتاب اولین رمان دن ولز می باشد که توانسته موفقیت چشم گیری را در عرصه بین المللی بدست آورد و جوایز بسیاری نیز در زمان اندکی که از انتشار کتاب می گذرد بدست آورد. بر اساس این کتاب که در سال ۲۰۰۹ منتشر شده است فیلمی با عنوان من یک قاتل سریالی نیستم در سال ۲۰۱۶ منتشر شده است. رمان من یک قاتل زنجیره ای نیستم در خصوص پسری ۱۵ ساله به نام جان وین می باشد که در نزدیکی یک غسالخانه زندگی می کند…

قسمتی از متن کتاب من قاتل زنجیره ای نیستم

ذات دوگانۀ قتل های خشن و عواقب روشمند بعدی ش به خاطر ذات دوگانۀ خود کراولی بود، یعنی یه شیطان توی بدن یه مرد. یا دقیق تر بگم، یه شیطان تو بدنی که از مرد های دیگه ساخته شده. احتمالا داستان چهل ساله ای که تد راسک توی آریزونا پیدا کرده بود هم همین بود. احتمالا همین شیطان بود. شیاطین دیگه ای هم مثل اون بودن؟ کراولی چهل سال پیش آریزونا بود؟ راسک آدم عوضی خودنمایی بود، ولی به هر حال داشت به یه جاهایی می رسید و به همین خاطر هم مرده بود

ولی در طول فکر کردنم دائم برمی گشتم به خود قتل، خون و صداها و جیغ های یه مرد در حال مرگ. به خاطر مطالعاتم می دونستم که این مسئله باید بیش تر اذیتم کنه. باید بالا بیارم یا گریه کنم یا جلوی اون خاطرات رو بگیرم. در عوض خیلی ساده نشسته بودم و کاسۀ غلاتم رو می خوردم و فکر می کردم بعدش باید چکار کنم. می تونستم پلیس رو بفرستم خونه ش، ولی چه مدرکی می تونستن پیدا کنن؟ آخرین مرگ مال یه گدا بود که هیچ کس حتی اون رو یادش نمی اومد، چه برسه به این که دلش واسه ش تنگ بشه.

کراولی جسد و تمام شواهد رو توی دریاچه غرق کرده بود. داشت زرنگ تر می شد. ممکن بود به خاطر اطلاع دادن یه آدم ناشناس دریاچه رو زیرورو کنن؟ ممکن بود روی حساب حرف یه پسر پونزده ساله خونۀ یه آدم محترم رو بگردن؟ من که نمی تونستم تصور کنم همچین کاری بکنن. اگه می خواستم پلیس حرفم رو باور کنه، باید می کشوندم شون سر صحنه قتل. باید دست شیطانی ش براشون رو می شد. ولی چطوری؟

نوشته شده توسط: فروشگاه کتاب ایران