مادام کاملیا

کتاب مادام کاملیا

کتاب مادام کاملیا  رمانی است در سبک عاشقانه کلاسیک نوشته ی الکساندر دوما که نشر افق این کتاب را با ترجمه محمود گودرزی چاپ و روانه بازار کرده است. الکساندر دوما کودکی سختی داشت و مدت ها در پانسیون زندگی کرد اما با نوشتن کتاب مادام کاملیا به شهرتی جهانی دست یافت و یکی از نویسندگان بزرگ قرن نوزدهم شد.

درباره رمان مادام کاملیا

موضوع رمان مادام کاملیا ماجرای عشقی نافرجام و تلخ میان مرد جوان و اشراف زاده به نام آرمند دوال و زنی به نام مارگریت گوتیه است. مارگریت علی رغم داشتن معشوقه های زیاد هرگز واقعا عاشق نشده بود تا اینکه آرمند جوان و خوش تیپ را ملاقات کرد. مارگریت نخست به خاطر عشق حقیقی و خالصانه ی آرمند با او در خانه ای نقلی به دور از محیط پر جنب و خروش شهری زندگی می کند. اما پدر آرمند به دلیل نارضایتی اش از ازدواج آن دو به سراغ مارگریت رفته و از او می خواهد تا به این زندگی مشترک پایان دهد. چرا که خوشبختی آرمند را در دوری از مارگریت می بیند. پس از این ملاقات پر رمز و راز مارگریت بدون آن که آرمند را مطلع سازد از خانه گریخته و ناپدید می شود.

بخشی از متن کتاب

من هر وقت او را ترک می گویم دیگر کسی نزد وی نمی ماند ولی نمی توانم بگویم که پس از آمدن هم آیا کسی به ملاقات او می رود شب ها غالبا شخصی به نام “کنت” را در آنجا می بینم که گمان می کند با ملاقات های خود در ساعت یازده و تقدیم گوهر های گرانبها می تواند مکانی را در قلب وی به دست آورد اما مارگریت چندان روی خوشی بدو نشان نمی دهد و به عقیده من راه خطا می پیماید زیرا این شخص جوان ثروتمندی است.

گهگاهی به عنوان تذکر به او می گویم: این مردی است که از هر جهت برازندگی دوستی شما را دارد. با آنکه هر چه می گویم او قبول می کند ولی وقتی در این موضوع با او وارد بحث می شوم جواب می دهد: او آدم احمقی است من نیز در احمق بودن او حرفی ندارم ولی فرصت خوبی به دستش آمد که باید از آن به خوبی استفاده کند، چون دوک پیر ممکن است همین روزها بدرود حیات گوید. پیرمردان خودپسندی عجیبی دارند.

منبع: فروشگاه کتاب ایران