ویژه

خانه روان

رمان خانه روان اثری از یا جسی به ترجمه محمد حکمت می باشد. این کتاب برنده جایزه Pen Hemingway می باشد از این رو حتما ارزش خواندن را دارد.

30,000 تومان 27,000 تومان

در انبار موجود نمی باشد

جزئیات کتاب

وزن 500 g
نویسنده

یا جسی

مترجم

محمد حکمت

ناشر

نشر نون

تعداد صفحه

392

قطع کتاب

رقعی

نوع جلد

شومیز

رمان خانه روان

رمان خانه روان اثر یا جسی به ترجمه محمد حکمت می باشد. این کتاب برنده جایزه Pen Hemingway می باشد از این رو حتما ارزش خواندن را دارد. خانه روان (Homegoing) در اصل آیین سوگواری ویژه ای در میان سیاه پوستان آمریکاست که باور دارند پس از مرگ، روح آزاد می شود تا به سوی زندگی بهتری برود. به باور برده های اولیه که بنیان گذاران این رسم بودند، روح پس از مرگ به خانه ی واقعی اش یعنی آفریقا باز می گردد. رمان خانه روان در دو بخش به شخصیت های هفت نسل از یک خانواده پرداخته است.

در قسمت ابتدایی رمان خانه روان یک ضرب المثل آکانی آمده است :

“خانواده به جنگل می ماند : بیرونش که باشی، پر پشت و متراکم است؛ درونش که باشی، می بینی هر درختی جای خود را دارد.”

درباره کتاب خانه روان

خانه روان داستان هفت نسل است در گستر سه قرن و دو قاره. داستان زندگی و زنده ماندن، ایمان و تردید، داد و بیداد، درهم شکستن و از نو ایستادن، بخشش و فراموش نکردن و داستان آب و آتش. داستان آنانی که مادن و هراسشان از آتش و آنانی که برده شدند و وحشتشان از آب.

سرنوشت برای افیا و اسی، دو خواهر ناتنی و بی خبر از وجود یکدیگر، دو مسیر متفاوت را برگزیده و یا جسی ما را همراه این دو در این مسیر طولانی که تا شش نسل پس از آن ها طول می کسد با خود می برد. از سرزمین های داخلی و ساحلی غنا در قرن هجدهم تا پنبه زار های جنوب آمریکا، تا معادن زغال سنگ آلاباما، تا ایالت های آزاد شمال آمریکا و تا کالیفرنیا و غنای امروز.

رمان خانه روان داستان تکان دهندۀ ما انسان هاست که با وسعت و کششی کم نظیر و با نثری پراحساس همۀ ما را به فکر وا می دارد که هم نقش نسل های گذشته را در ستمی که رفته به یاد آوریم و هم به وظیۀ خود در قبال ستمی که همچنان می رود بیندیشیم.

قسمت هایی از متن رمان خانه روان

جیمز آکوسوئا را از یاد نبرده بود. هر شب وقتی می خوابید او را می دید، لب ها، چشم ها، … در پهنۀ چشمان بستۀ او حرکت می کرد، در کلب خودش در مرز ملک، کلبه ای که برای خودش، آما و زن های دیگری که بنا بود در پی او بیایند ساخه بود. از یاد نبرده بود که چقدر از بودن در شهر پدربزرگش خوشش آمده بود، در میان آشانتی ها، گرمایی که از قوم مادر خود احساس کرده بود.

هرچه بیشتر در سرزمین فانتی ها می ماند، بیشتر دلش می خواست زودتر آنجا را ترک کند و به عنوان کشاورز، مانن پدر آکوسوئا، زندگی ساده تری در پیش بگیرد، نه به عنوان سیاست مداری مانند پدر خودش که سال ها پیش کارش برای انگلیسی ها و فانتی ها جز ثروت و قدرت برایش چیز چندانی به جا نگذاشته بود…

نوشته شده توسط : فروشگاه کتاب ایران

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “خانه روان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *