معرفی کتاب با هم بودن :
« کتاب با هم بودن » رمانی است در ارتباط با زندگی شخصی، تجربه تنهایی و جستجوی خوشبختی؛ روایت انسانهایی که برای عشقورزی و با هم بودن، تلاش میکنند.
قسمتی از کتاب را باهم می خوانیم :
ایون زیاد راضی نبود؛ اما ماموران آتش نشانی از او خواسته بودند همراه شان سوار ماشین شود تا به سوالات پاسخ دهد و فرم های مربوط به ورود به اورژانس بیمارستان را پر کند.
-شما این خانم را می شناسید؟
ایون با رنجش گفت: البته که مشناسمش! با هم همکلاسی بودیم!
-پس بیاید بالا.
-ماشینم چی میشه؟
-کسی ماشین تون رو نمی دزده! بعدا می آریمش.
ناچار جواب داد: خب … باشه. بعدا می رم خرید.
داخل ماشین آتش نشانی راحت نبود. به چهار پایه ی کوچکی کنار برانکار اشاره کرده بودند و او آنجا گیر افتاده بود. کیف دستی اش را محکم چسبیده بود و سر هر پیچ، به زحمت خودش را نگه می داشت.
مرد جوانی هم آنجا بود که به دلیل پیدا نکردن رگ بازوی مریض غر می زد و ایون از این رفتار هم ناراضی بود.
آخر گفت : انقدر غر نزنید. بسه دیگه … از این بیچاره چی میخواید؟
-میخوام بهش سرم وصل کنم.
-چی وصل کنی؟
با نگاهی به مرد جوان فهمید که بهتر است ادامه ندهد و زیر لب تک گویی اش را از سرگرفت …
متن پشت جلد کتاب با هم بودن :
«کامیل» دختری جوان که به کارهای نظافت و خدمتکاری اشتغال دارد، به دنبال همخانه نیست ولی از سر تصادف همخانهای پیدا میکند و به تدریج سروکله آدمهایی دیگر نیز در زندگیاش پیدا میشود.
در بحبوحه زندگیهای بههمریخته، نوری در تاریکی میدرخشد و آنها به هم نزدیکتر میشوند. «با هم بودن» رمانی درباره زندگی شخصی، تجربه تنهایی و جستوجوی خوشبختی است؛ داستان آدمهایی که برای عشقورزی و با هم بودن تلاش میکنند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.