رمان ایراندخت
رمان ایراندخت برشی از تاریخ ایران است که بااستفاده از تکنیکهایی جالب توجه از سوی نویسنده، شکل روایت داستانی گرفته است .این رمان در واقع بازگو کننده معضلات اجتماعی دوره ساسانی نیز به شمار می آید. البته در خوانش دقیق این کتاب ما می توانیم تشابه هایی نیز از عصر حاضر در آن بیابیم. در این اثر ما شاهد دو جریان روایتی هستیم که نویسنده با درایت توانسته است در ابتدای داستان این دو را با همدیگر مرتبط کرده، ولی در سراشیبی داستان ما شاهد هستیم که این دو راه خود را از همدیگر جدا می کنند که البته رنگ وبوی اجتماعی آن نسبت به جریان عشقیاش پررنگ ترا ست .
خلاصه ای از داستان رمان ایراندخت :
روزبه جوانی ایرانی است که با پدرش گُشتاسب و عمهاش زندگی میکند. پدر از مُغهای بلند مرتبهی حکومتی است و نگهبان آتشکده. پدر روزی به مردد بودن او در آیین زرتشتی, شک میبرد و بعد در مییابد که او در جلسات دین مسیحیت شرکت کرده و صفحاتی از انجیل را نیز در خانه نگهداری میکند. این آغاز دربدریهای روزبه است و سفرهای او به شام و اورشلیم. در این میان, ایراندخت دختری است که در آتشکده لحظهای کوتاه با روزبه روبرو شده و یک دل نه صد دل عاشق او گشته, اما فغان که جرئت بروز احساس ندارد…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.