کتاب بامداد خمار
کتاب بامداد خمار تنها یک رمان نیست ، بلکه حرفهای بسیاری برای گفتن دارد. داستان بامداد خمار ، تراژدی عشق نافرجام دختری از طبقه اعیان دوره قدیم تهران به جوانی نجار از طبقه پایین جامعه است . اما روی ديگر سکه از همان روزهای اول خود را نشان می دهد. رحيم عاشق است و در عشقش و صداقتش ترديدی وجود ندارد . اما رحيم و زندگی و تربيت او از جنس زندگی محبوبه نيست.
او مثل محبوبه بار نيامده! محبوبه را نمی فهمد. تا مدتها آتش عشق وجودشان را گرم می کند و نمی گذارد تفاوتها را احساس کنند. اما تب تند زود فرو می نشیند. وقتی آتش عشق فرو کش می کند و پرده از روی عقل کنار می رود طنين صدای پدر در گوش جان محبوبه منعکس می شودکه: او از جنس ما نيست…….. تفاوت جایگاه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و… میان محبوبه و رحیم بر روابط آنها سایهای سنگین میاندازد و آن را به بحران میکشاند .
از جمله ویژگی داستانهای عامهپسند آن است که مسایلی را مطرح میکند که قادر به حلکردنشان باشد. نویسنده کتاب بامداد خمار در گزارشی با روزنامه همشهری به منتقدان این کتاب چنین پاسخ می دهد :
اصولا رمان عامه پسند حتی دغدغه این جور چیزها را هم ندارد. چرا باید داشته باشد وقتی مخاطبش معلوم است و گونه اش تثبیت شده. اصولا هیچ كس هم حق ندارد این گونه ادبیات را به خاطر مثلا كم مایگی بكوبد. مگر همه آدم های روی كره زمین كتاب خوار هستند یا دغدغه روایت یا چه می دانم حقیقت دارند؟
خیلی ها صبح تا شب، فقط دغدغه نان دارند و بعد به ساعتی خالی می رسند كه دوست دارند با رؤیا آن را پر كنند؛ با قصه عشق یك زوج جوان، با غم و غصه های یك زوج ۲۰ ساله. هیچ اشكالی هم ندارد. آنهایی هم كه به چیزهای مهم تری فكر می كنند ، حتما آثار مورد علاقه شان را پیدا خواهند كرد. مطمئن باشید.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.