کتاب بار دیگر شهری که دوست می داشتم
« بار دیگر شهری که دوست می داشتم » شامل سه بخش باران رویای پاییز ، پنج نامه از ساحل چمخاله به ستاره آباد و پایان باران رویا می باشد. این کتاب در کنار کتاب ” یک عاشقانه آرام ” از زمره عاشقانه ترین آثار نادر ابراهیمی است که از تاثیرگذاری چشمگیری برخوردار است. داستان رمان ، در واقع گفت و گوی عاشقانه و خالصانه پسری با خود و با یاد و خیال معشوقه یازده سال پیش می باشد . بار دیگر شهری که دوست می داشتم فوق العاده رمان قوی و رسایی است. با خواندن رمان لحظاتی لذت بخشی را که نادر ابراهیمی برای خواننده اش ایجاد کرده است تجربه خواهید کرد.
قسمتی از کتاب بار دیگر شهری که دوست می داشتم را می خوانیم :
هلیا! من اینجا زمستانی طولانی و سخت در پیش خواهم داشت.
ایمان من به تو ایمان من به خاک است.
ایمان من به رجعت هر شوکتی ست که در تخریب بنای پوسیده اقتدار دیگران نهفته است.
تو چون دست های من، چون اندیشه های سوگوار این روزهای تلخ و چون یادها از من جدا نخواهی شد.
هلیا به من بازگرد!
و مرا در محبس بازوانت نگهدار
و به اسارت زنجیرهای انگشتانت درآور
که اسارت در میان بازوان تو چه شیرین است.
سپر باش میان من و دنیا
که دنیا در تو تجلی خواهد کرد.
بر من ببند چون سدی عظیم
که در سایه تو من دریاچه ای نخواهم بود، آسمان دائم اردیبهشت خواهم بود.
و با این وجود، حالی روانه تحقیر کلام خواهم شد- که مرا نمی گوید.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.