معرفی کتاب تصرف عدوانی :
در کتاب تصرف عدوانی ، لنا اندرشون درباره عشق مخربی صحبت می کند که تمام روح و هویت یک زن را در برابر احساسش به شریک احساسی یا همان معشوق اش خراش میدهد و تمام اعتماد به نفسش را از او می گیرد و کاری می کند که در مقابل این عشق احساس پوچی دارد ودر واقع کمال یک زن در توهم عشق دوطرفه در ورطه اغفال و سقوط می افتد.
شخصیت اول رمان تصرف عدوانی کسی است به نام استر نیلسون که آدم معقولی و منطقی است در یک رابطهی معقول. البته این تا روزی که از او خواسته می شود سخنرانی ای درباره ی هنرمند مشهوری به نام« هوگو راسک » داشته باشد. این سخنرانی موجب می شود که استر و هوگو همدیگر را ملاقات کنند و همان جاست که استر تمام و کمال دلداده و عاشق هوگو می شود. پس از این ملاقات زندگی استر وارد جریان تازه ای می شود .
او معشوقه یا همان دوست پسر سابقش را رها میکند و با هوگو وارد یک رابطه عشقی خیالی می شود. تمام فکر و خیالش و لحظاتش با هوگو سپری می شود .استر خیالات خود را به جایی می رساند که گویی با هوگو زن و شوهر شده اند .اما پساز گذشت زمان و به مرور و بهشکلی دردناک، واقعیت ، روی دیگرش را از زیر نقاب اغوا برانگیز عشق نشان می دهد.
استر به این حقیقت پی می برد که خیالاتش دربارهی رابطه اش با معشوق خیالی اش ، هوگو با آن چیزی که هوگوی واقعی هست ، تفاوت زیادی دارد. استر زنی است که دارای ذهنی منطقی و تحلیلی است و به خاطر این دارایی به خود میبالد ، اما در رویارویی با احساسات غیر ارادی اش به هوگو، فدای دست و دلبازی ، افتادگی و صداقت بیش از حدش میشود .این ها همه .در حالی اتفاق می افتد که هوگو از این جریان روحش هم خبر نداردو….
درباره لنا اندرشون نویسنده کتاب تصرف عدوانی :
لنا اندرشون روزنامهنگار و نویسنده سوئدی متولد ۱۹۳۹ است که در سال ۲۰۱۳ رمان تصرف عدوانی را منتشر کرد. در همان سال رمان با استقبال خوبی مواجه شد . اندرشون برای همین رمان برنده جایزهی «آگوست» ، معتبرترین جایزهی ادبی سوئد شد. وهم چنین جایزهی ادبی «اسوندسکا داگبلادت» را از طرف روزنامه های سوئدی دریافت کرد.
قسمتی کوتاه از رمان تصرف عدوانی اینگونه است :
نیرو و شایستگی تحسین برمیانگیزد ، نه عشق. شکنندگیِ انسان است که عشق را پدید می آورد. امّا شکنندگی کافی نیست. اتکا به خود و با فاصله به خود نگریستن باید آن را تکمیل کند. شکستگیها موجب نرمی و ملایمت میشوند، اما دیر یا زود ، آنچه نرمی را برمیانگیزد، باعثِ پرخاشگری نیز میشود. ضعف مطلق به سبب ناتوانی خود، بهاندازهی نیرویِ فولادین، عشق را غیرممکن میسازد.
وقتي آدم عاشق است و عشقش پذيرفته شده، تنش احساس راحتی می كند. برعكس، وقتی عشق بی پاسخ می ماند ، تن احساس می كند وزنش سه برابر شده است. عشق نوپا روی لبه باريكی می رقصد. ممكن است آدم دوباره وزن واقعيش را احساس نكند ، كه اين خود می تواند در آدمهای مضطرب ، با تجربه و آيندهنگر ، يا در آنهايی كه مثل استر اينقدر اميدوار و خوشباور نيستند ، ميزانی از ترديد پديد آورد.
ysaman –
عالیه …!
یعنی بهترین و اموزنده ترین رمان عاشقانه ایی بود که خوندم