معرفی کتاب ایران بین دو انقلاب :
یرواند آبراهامیان نویسنده ایران بین دو انقلاب ، استاد ایرانیالاصلِ تاریخ در کالج باروکِ دانشگاه شهر نیویورک است. آبراهامیان در این کتاب به تحلیل تأثیرات متقابل سازمانهای سیاسی و نیروهای اجتماعی ایران از سدهی نوزدهم میلادی تا انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ میپردازد …
- در بخش اول کتاب ایران بین دو انقلاب ، بررسی وضعیت ایران در اواخر دوره قاجار و شرح اتفاقات و تحولات دوران مشروطه و حکومت رضا شاه ، زمینه ای برای درک ایران نو فراهم شده است.
- در بخش دوم: عوامل اجتماعی و ماجراهای سیاسی مابین سقوط رضاشاه و ظهور محمدرضا بررسی و تحلیل می شود.
- در بخش سوم: بررسی و شرح برنامه های اجتماعی و اقتصادی محمدرضا ، تشدید تنشهای ناشی از آن برنامه ها و بروز انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار می گیرد.
بررسی سیاست در ایران مدرن :
کتاب ایران بین دو انقلاب ، در صدد بررسی سیاست در ایران مدرن از طریق تحلیل کنش متقابل سازمان های سیاسی و نیروی اجتماعی است. که این نیروها را به طور کلی به گروههای قومی و طبقات اجتماعی رده بندی می کند. گروههای قومی را گروه بندی عمودی افراد دارای حلقه های مشترک زبانی ، قبیله ای و دین می داند و طبقه ی اجتماعی را به معنی اقشار وسیع متشکل از افرادی دارای ارتباط مشترک با وسایل تولید رفتار متقابل مشترک با شیوه ی مدیریت – و در محیط های توسعه یافته – رویکرد مشترک به نوسازی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی تعبیر می کند.
فرض اساسی در سراسر کتاب رویکرد نو مارکسیستی « ئی پی تامپسون» است که پدیده ی طبقه را نباید صرفاً بر حسب ارتباط آن با شیوه ی تولید درک کرد بلکه در متن زمان تاریخی و اصطکاک اجتماعی آن با دیگر طبقات معاصر درک می شود. آبراهامیان در کتاب ایران بین دو انقلاب ، نیروهای اجتماعی را به «گروههای قومی» و «طبقات اجتماعی» تقسیم میکند و با توجه به دستاوردهای جامعهشناسان تأثیرات نظامهای سیاسی بر نظامهای اجتماعی را بررسی میکند. وی کارش را با تبیین ساختار اجتماعی سیاسی دورهی قاجار و علل و پیامدهای انقلاب مشروطیت آغاز میکند، با بررسی دورهی رضاشاه و سقوط او و سالهای بحرانی شهریور ۲۰ تا مرداد ۱۳۳۲ ادامه میدهد و بر این دوره، بهویژه تأثیر و تأثرهای نیروهای سیاسی، تأکید میکند.
قسمتی از کتاب ایران بین دو انقلاب :
موضع حزب توده در برابر مصدق
بین اعضا در این باره اختلاف نظر شدیدی بود. اعضای قدیمی معتقد به اتحاد با مصدق بودند حتی اگر ضمتی و غیر مستقیم باشد. ولی اعضای جدیدتر مخالف این اتحاد بودند و مصدق را آلت دست بورژوازی کمپرادور می دانستند.
حزب همچنین در جریان ملی کردن نفت نیز از مصدق حمایت نکرد با این استدلال که به وی پشتیبانی امپریالیستهای آمریکایی در پی این جنبش است پس کمونیستها نبایداز این نهضت پشتیبانی کنند. البته خود نیز بعد از کودتا به اشتباه و استدلال فاحش خود در این زمینه اعتراف کردند. البته مصدق نیز با اتحاد بر حز توده مخالف بود چرا که این تحاد را باعث خصومت آمریکا می دانست ولی صریحاً نیز خواهان نابودی آنان نبود. سرانجام حزب توده طی یکسال مسئله بازداشتهای جمعی به فرمان شاه، سرکوب شد. بعد از کودتای ۱۳۳۲ شاه کوشید قدرت خود را ثبت کند: ساواک را با همکاری سیاوموساد تشکیل داد و احزاب مخالف را سرکوب کرد و قرارداد کفر سیوم را امضاء کرد. حزب مردم و ملیون را ایجاد کرد.
اصلاحاتی در قانون اساسی صورت گرفت که با دادن حق وتو به شاه در لوایح عالی به قدرت او افزود. شاه در مقابل روشنفکران و کارگران ایستاد و برعکس بزرگان ، مالکان و بازاریان طبقه ی متوسط را متحد کرد.بحران اقتصادی کشور با عدم کفایت درآمد نفت برای برنامه ها و توسل به استقراض برای کسری بودجه آغاز شد. معضلات اقتصادی و فشارهای خارجی رژیم را بی ثبات ساخت.
اصلاحات ارضی نیز که در حکومت امینی شروع شد به زودی محتوای رادیکال خود را از دست داد. امام خمینی به علت ترویج فساد، نقلب در انتخابات، نقض قانون اسای، سرکوب احزاب و مطبوعات سیاسی، فراموش شدن نیازهای اقتصادی تجار و کارگران و….با رژیم مخالفت کردند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.