ویژه

پس از تو

کتاب پس از تو ادامه رمان «من پیش از تو» و از پرفروشترین های نیویورک‌ تایمز می باشد که توسط مریم مفتاحی ترجمه و منتشر شده است. در ادامه معرفی کتاب و قسمت هایی از متن را می خوانیم …

332,000 تومان 298,800 تومان

جزئیات کتاب

وزن 600 g
نویسنده

جوجو مویز

ترجمه

مریم مفتاحی

تعداد صفحه

544

قطع کتاب

رقعی

نوع جلد

شومیز

نوبت چاپ

14

درباره نویسنده

جوجو مویز

جوجو مویز

جوجو مویز روزنامه نگار انگلیسی متولد 1969 لندن می باشد. وی در سال 2002 اولین رمان عاشقانه خود را با نام در پناه باران منتشر کرد که با استقبال زیادی مواجه شد و به 11 زبان دنیا ترجمه شد. پس از آن مویز ، موفق به کسب جایزه برترین رمان عاشقانه سال گردید. آثار مویز چند سالی است طرفداران زیادی در ایران پیدا کرده است که نسخه های زبان اصلی و ترجمه فارسی از لینک های زیر قابل تهیه می باشند :

نسخه های زبان اصلی :

2004 - The Peacock Emporium

2007 - Silver Bay

2012 - Me Before You

2012 - The Girl You Left Behind

2014 - The One Plus One

2015 - After You

2017 - Still Me

نسخه های ترجمه فارسی :

2004 - میوه خارجی

2010 - آخرین نامه ی معشوق

2012 - من پیش از تو

2012 - دختری که رهایش کردی

2014 - یک بعلاوه یک

2015 - پس از تو

معرفی کتاب پس از تو :

کتاب پس از تو ادامه رمان من پیش از تو می باشد. در پس از تو راوی دختری جوان با نام لوسیا کلارک است، دختر پرستاری که درهای دنیای بزرگتری به رویش گشوده شده است و سعی دارد تا با عبور از آنها زندگی را از سر بگیرد و آهنگی دیگر از بودنِ خویش بنوازد. لوسیا که اینک تحول عظیمی در او رخ داده است، با تجربه جدیدی رو به رو می‌شود و شرایط به گونه‌ای رقم می‌خورد که یک بار دیگر در آزمون زندگی شرکت می‌کند و بر سر دوراهی می‌ایستد. در نهایت مجبور می‌شود انتخابش را انجام داده و بزرگترین تصمیم زندگی‌اش را بگیرد …

قسمتی از متن کتاب پس از تو :

آن شب در آپارتمانم خوابید. نمی دانستم باید با او چه کنم. دو بار توی دستشویی بالا آورد. وقتی هم خواستم موهایش را ازروی صورتش عقب نگه دارم با دستش به من گفت که کنار بروم. وقتی ازش خواستم شماره تلفنی به من بدهد، قبول نکرد. اصلا شاید هیچ شماره ای را به خاطر نمی آورد. گوشی تلفن همراهش هم رمز داشت و نمی شد قفلش را باز کرد. دست و صورتش را شستم و شلوار گرم کن و بلوزم را بهش دادم و کمک کردم بپوشد. بعد بردمش به اتاق نشیمن. با کمی تعجب گفت :

-آپارتمانت را نظافت کردی!

جوری تعجب کرد که انگار فقط برای او این کار را کرده ام. برایش یک لیوان آب آوردم و تلاش کردم روی کاناپه به حالت احیاء بخوابانمش. هرچند مطمئن بودم دیگر چیزی توی معده اش نیست ک بالا بیاورد ….

در هوای مرطوب شبانگاهی به حرکت درآمدیم. من تلاش می کردم گونه ام را پشتش نگذارم. با اصرار زیاد یک کت چرمی به من قرض داده بود، با این که گفته بودم سردم نیست. چند کیلومتر که طی کردیم هوا حسابی خنک شد و من خوشحال دم که کت را قبول کردم. حساب کرده بودیم که تا سات یازده و ربع به آپارتمانم می رسیم. با این حال وقتی رسیدیم من به ساعت نگاه کردم. حس می کردم از زمانی که دنبالم آمد و مرا با خودشبرد ، چندین زندگی را پشت سر گذاشته ام ….

نوشته شده توسط : فروشگاه کتاب ایران

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “پس از تو”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *