پرده حائل

کتاب پرده حائل اثر یان مک یوون نویسنده ی انگلیسی و خالق 16 اثر و کتاب داستانی است. رمان تاوان او که در سال 2001 منتشر شد، جایزه انجمن ملی منتقدان را کسب نمود. او نویسنده چیره دستی است که این بار با یک کتاب شگفت انگیز با عنوان کتاب پرده حائل بازگشته است.

18,000 تومان

در انبار موجود نمی باشد

جزئیات کتاب

وزن 370 g
نویسنده

یان مک یوون

ترجمه

سیامک دل آرا

ناشر

کتاب پارسه

تعداد صفحه

200 صفحه

قطع کتاب

رقعی

نوع جلد

شومیز

کتاب پرده حائل

کتاب پرده حائل اثر یان مک یوون نویسنده ی انگلیسی و خالق ۱۶ اثر و کتاب داستانی است. رمان تاوان او که در سال ۲۰۰۱ منتشر شد، جایزه انجمن ملی منتقدان را کسب نمود. او نویسنده چیره دستی است که این بار با یک کتاب شگفت انگیز با عنوان کتاب پرده حائل بازگشته است. این بار  مک یوون داستانی جذاب و عجیب را نگارش کرده است: داستان جنین. روایت گرِ داستان، جنینی است که در شکم مادر قرار دارد. او فضای پیرامون خود را می شناسد و متوجه توطئه ای که مادرش به همراه عمویش علیه پدرش کشیده اند، می شود و حتی بارها با تکان های خود سعی در تغییر اتفاقات می کند. کتاب پرده حائل توسط سیامک دل آرا ترجمه و از سوی بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شده است.

در خصوص کتاب بسیاری از منتقدین و مجلات نظر داده اند که در قسمت زیر بخشی از آن ها اشاره شده است.

هر آنچه را می توان از یک رمان نویس انتظار داشت، یان مک یوون یکجا دارد. خواندن کتاب های او لذت بخش است. سلیس و روان بودن نوشته هایش، چهره ای واقعی به شخصیت های داستانی اش می بخشد.

شیکاگو تریبیون

پرده حائل کتابی که استادانه به رشته تحریر در آمده است. در ابتدای رمان ، اتفاق ها با ریتمی مناسب و سریع رخ می دهند و انتهای داستان نیز از ظرافتی برخوردار است که در نوشته ی کمتر نویسنده ی یافت می شود.

رادیو ملی آمریکا

بخشی از متن کتاب پرده حائل

در بخش آغازین رمان

اکنون به طرزی وارونه داخل بدن یک زن هستم. دست به سینه و صبور منتظرم. از خودم می پرسم، اینجا کجاست؟ چه سرنوشتی در انتظار من است؟ وقتی مدتی را که آزادانه در این کیسه نیمه شفاف معلق بودم به یاد می آورم، چشم هایم را با حسرت می بندم. آن موقع در حباب افکارم در این اقیانوس شخصی غوطه ور بودم، انگار داشتم با حرکت آهسته پشتک می زدم و مرتب به دیواره اطرافم بر خورد می کردم. صدای آدم های خبیث که در توطئه ای شرم آور دست داشتند، از آن سوی غشا شنیده می شد؛ اگر چه این غشای شفاف صدای آن ها را کمی نامفهوم می کرد…

 در بخشی دیگر

هیچ کس به اندازه من ، از نزدیکی مادرش با رقیب پدرش زجر نمی کشد. اکنون که مادرم آخرین ماه های بارداری را می گذراند، به احترام من هم که شده ، نباید با کلود نزدیکی کند. مواقعی که آنها مشغول هستند، چشم هایم را می بندم، [چون دندان ندارم] لثه هایم را به هم فشار می دهم و خود را به دیواره رحم می چسبانم. مادرم هم کلود را ترغیب می کند. طوری فریاد می زند انگار در شهربازی مشغول تماشای دیوار مرگ است. نگرانم در چنین مواقعی به من آسیبی برسد، مثلا دچار ضربه مغزی بشوم و مانند کلود حرف بزنم یا فکر کنم. می ترسم خدای نکرده پسر کلود شوم!

 

منبع : فروشگاه کتاب ایران

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “پرده حائل”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *