ویژه

زیر نور کم

کتاب زیر نور کم اثر مصطفی مستور در واقع مجموعه ی کامل داستان های کوتاه او از سال 1395-1371 می باشد که به تازگی منتشر گردیده است. زیر نور کم شامل 44 داستان کوتاه است.

195,000 تومان 175,500 تومان

در انبار موجود نمی باشد

جزئیات کتاب

وزن 600 g
نویسنده

مصطفی مستور

ناشر

نشر چشمه

تعداد صفحه

493 صفحه

قطع کتاب

رقعی

نوع جلد

گالینگور (سخت)

درباره نویسنده

مصطفی مستور

مصطفی مستور

مصطفی مستور در ۱۳۴۳ در اهواز به دنیا آمد. در سال ۱۳۶۷ در رشته مهندسی عمران از دانشگاه شهید چمران اهواز فارغ‌التحصیل شد و دوره کارشناسی ارشد را در رشته زبان و ادبیات فارسی در همان دانشگاه گذراند. وی هم اکنون ساکن تهران است. مصطفی مستور نخستین داستان خود را با عنوان دو چشمخانه خیس در سال ۱۳۶۹ نوشته و در همان سال در مجلهٔ کیان به چاپ رساند. وی نخستین کتاب خود را نیز در سال ۱۳۷۷ با عنوان عشق روی پیاده‌رو شامل ۱۲ داستان کوتاه به چاپ رساند. از کتابهای مورد استقبال این نویسنده می توان به روی ماه خداوند را ببوس , چند روایت معتبر , حکایت عشقی بی‌قاف، بی‌شین، بی‌نقطه ، استخوان خوک و دست‌های جذامی و من گنجشک نیستم اشاره کرد که در فروشگاه کتاب ایران موجود می باشد.

کتاب زیر نور کم

کتاب زیر نور کم اثر مصطفی مستور در واقع مجموعه ی کامل داستان های کوتاه او از سال ۱۳۹۵-۱۳۷۱ می باشد که به تازگی منتشر گردیده است. زیر نور کم شامل ۴۴ داستان کوتاه است که از کودکی آغاز تا به مرگ ادامه دارد یعنی بر اساس فهرست کتاب که چهار عنوان اصلی را در برگرفته و با عناوین : کودکی ، زندگی ، عشق ، مرگ و داستان های مرتبط گردآوری شده اند. مصطفی مستور در این باره می گوید “بخش پشت جلد کتاب” :

پشت جلد کتاب زیر نور کم

«حالا که به این چهل و چهار داستان کوتاه نگاه می کنم، احساس می کنم هر کدام از آن ها عکس های واضحی هستند از کیفیت روح نویسنده در روزهایی که آنها را نوشته است. اگر جسمانیت ما را دوربین های عکاسی زیر نور کافی به تصویر می کشند، باری ابزار عکاسی روح ، به گمانم، کلمات است. بدین گونه، این مجموعه در نگاه من، آلبوم عکسی است با چهل و چهار قطعه عکس از روحی که کلمات، با نهایت صراحت و صمیمیت، در طول سالیان دراز از آن عکاسی کرده اند. کودکی ، زندگی ، عشق و مرگ برای من همواره دریچه های پر نوری بوده اند که مدام روح و ذهن و دلم را آکنده از پرتوهای خود کرده اند.

همیشه فکر می کردم اگر قرار باشد روزی این دریچه ها را نقاشی کنم ، به ترتیب با رنگ های سپید و سبز و سرخ و سیاه رنگ آمیزی خواهم کرد. اما حالا به دلایل زیاد تردید ندارم که حتا اگر این رنگ ها را بردارم، ترتیبی نخواهند داشت؛ از آن که هر دریچه می تواند هر رنگی داشته باشد. تنها بستگی دارد کی و از چه نقطه ای به آن نگاه کنی.»

بخشی از متن کتاب زیر نور کم

گفتی دوستت دارم و رفتی. من حیرت کردم. از دور سایه هایی غریب می آمد از جنس دل تنگی و اندوه و غربت و تنهایی و شاید عشق. با خود گفتم هرگز دوستت نخواهم داشت. گفتم عشق را نم خواهم . ترسیدم و گریختم. رفتم تا پایان هر چه که بود و گم شدم، و این ها پیش از قصه ی لبخند تو بود.

جای خلوتی بود. وسط نیستی. گفتی : “هستم” نگریستم، اما چیزی نبود. گفتم : ” نیستی” باز گفتی : ” هستم ”  بر خود لرزیدم و در دل گفتم نه، نیستی. این جا جز من کسی نیست. بعد انگار گرمای تو در دلم ریخت. من داغ شدم، گر گرفتم تا گیج شدم. بعد لبخندی زدی و من تسلیم شدم. گفتم :”هستی! تو هستی! این من هستم که نیستم.” گفتی : “غلطی” و این هنوز پیش از قصه ی دست ای تو بود.

نوشته شده در : فروشگاه کتاب ایران

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “زیر نور کم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *