هری پاتر و فرزند نفرین شده

کتاب هری پاتر و فرزند نفرین شده (ویراست دوم)

کتاب هری پاتر و فرزند نفرین شده ویراست دوم ( Harry Potter and the Cursed Child ) هشتمین کتاب از مجموعه هشت گانه هری پاتر می باشد که توسط جی کی رولینگ نوشته شده است و در سال ۲۰۱۶ منتشر گردید. بیشتر نسخه های این کتاب قبل از توزیع سراسری پیش فروش گردید و در ادامه پر فروش ترین کتاب نیمه اول سال ۲۰۱۶ معرفی شد.

مجموعه کتاب های هشت گانه هری پاتر به شرح زیر می باشد :

• کتاب اول – هری پاتر و سنگ جادو (سال ۱۹۹۷)
• کتاب دوم – هری پاتر و حفره اسرارآمیز (سال ۱۹۹۸)
• کتاب سوم – هری پاتر و زندانی آزکابان (سال ۱۹۹۹)
• کتاب چهارم – هری پاتر و جام آتش (سال ۲۰۰۰)
• کتاب پنجم – هری پاتر و محفل ققنوس (سال ۲۰۰۳)
• کتاب ششم – هری پاتر و شاهزاده دو رگه (سال ۲۰۰۵)
• کتاب هفتم – هری پاتر و یادگاران مرگ (سال ۲۰۰۷)
  
• کتاب هشتم – هری پاتر و فرزند نفرین شده (سال ۲۰۱۶)

درباره کتاب هری پاتر و فرزند نفرین شده :

جی کی رولینگ نویسنده سری کتابهای هری پاتر در سال ۲۰۱۵ تصمیم گرفت که ادامه داستان هری پاتر را به چاپ برساند. این اثر تفاوت زیادی با کتابهای قبلی مجموعه هری پاتر دارد. رولینگ تصمیم گرفته است که این داستان را بصورت نمایشنامه منتشر شود تا در قالب تئاتر به نمایش در بیاید. همین خبر توجه زیادی را به خود معطوف کرد و حتی نقد و واکنش منفی بسیاری را به دنبال داشت.

جان تیفانی رمان هری پاتر و فرزند نفرین شده را بصورت نمایشنامه در آورد که در همان سال در آمریکا و کانادا با استقبال زیادی مواجه شد. بیش از ۲ میلیون نسخه از این کتاب در ۲ روز اول انتشار فروخته شد. در هفتم ژوئن سال ۲۰۱۶  در سالن پالیس تئاتر لندن ، برای اولین بار پیش نمایش این کتاب  اجرا شد. هری پاتر و فرزند نفرین شده هشتمین قسمت از مجموعه هری پاتر است که اتفاقات آن پس از گذشت ۱۹ سال از  ماجراهای هری پاتر و یادگاران مرگ رخ می دهد.

نسخه زبان اصلی کتاب در همین فروشگاه موجود می باشد. برای مشاهده روی کلمه لینک یا تصویر زیر کلیک کنید :

خلاصه داستان هری پاتر و فرزند نفرین شده :

داستان حول محور هری پاتر و پسر کوچک او آلبوس سیوروس پاتر است. هری پاتر در این سری داستان ۳۷ سال سن دارد، کارمند سخت کوش وزارت سحر و جادو و پدر ۲ پسر و یک دختر به نام لی لی است. کارمندی پر مشغله و فعال که هم باید شوهر باشد و هم نقش پدر را بازی کند و این کار آسانی به نظر نمی رسد. هری پاتر با ظلمت و تاریکی روبرو می شود که انتظار آن را نداشته است. او درگیر گذشته خود می باشد و گذشته هری را رها نمی کند. آلبوس پسر کوچکش در این شرایط همراه پدر است و علی رغم میلش بار سنگین میراث خانوادگی را به دوش می کشد. پیوند میان گذشته و حال سخت و محکم است. پدر و پسر با حقیقتی تلخ روبرو می شوند و در همین جریانات اتفاقات شگفت انگیزی روی می دهد که جالب و خواندنی است.

قسمتی از کتاب هری پاتر و فرزند نفرین شده را با هم می خوانیم :

پرده چهارم: دختر ولدمورت از راه می‌رسد!

( آلبوس و اسکورپیوس پسران هری و دراکو، پس از سفر در زمان متوجه می‌شوند دلفی که خود را دخترعموی سدریک معرفی کرده، در اصل دختر لرد ولدمورت است و این تلاش‌ها برای نجات سدریک درواقع برای تغییر اتفاقات تاریخی در جهت زنده شدن ولدرمورت است. به همین خاطر تصمیم می‌گیرند از طریق یکی از یادیگاری‌های هری که به پسرش داده برای هری پیغام بفرستند. هری و دوستانش پس از دریافت این نامه با سفر در زمان به سراغ این دو پسر می‌روند.)

آلبوس سرش را بلند می‌کند و با تعجب، جینی و سپس هری را می‌بیند و بعد نگاهش به بقیه ارفاد خوشحال گروه می‌افتد (رون، دراکو و هرمیون).

آلبوس: مامان؟

هری: آلبوس سوروس پاتر. اگه بدونی چقدر از دیدنت خوشحالیم.

آلبوس: یادداشتمون به دست‌تون رسید…؟

جینی: بله که رسید.

اسکورپیوس با قدم‌های کوتاه به سمت پدرش می‌رود.
دراکو: اگه بخوای، ما هم می‌تونیم همدیگه رو بغل کنیم…
اسکورپیوس لحظه‌ای مردد می‌ماند، سپس به طرز نصفه عجیبی همدیگر را بغل می‌کنند. دراکو لبخند می‌زند.

رون: پس دلفی کو؟
اسکورپیوس: شما قضیه دلفی رو می‌دونین؟
آلبوس: اونم اینجاست، فکر می‌کنیم می‌خواد شما رو بکشه. می‌خواد قبل از اینکه ولدمورت خودشو طلسم کنه، شما رو بکشه و پیشگویی را باطل کنه و…
هرمیون: آره، ما هم فکر کردیم که شاید بخواد این کارو بکنه، شما می‌دونین که اون الان دقیقا کجاست؟ ما باید از چشم همه مخفی بمونیم، چون نمیشه کسی ما رو ببینه، خطر داره. من میگم کلیسا برای این کار جای مناسبیه، موافقین؟

وقتی وارد کلیسا می‌شوند، آلبوس روی یکی از نیمکت‌ها می‌خوابد.
هری و جینی با هم مشغول صحبت می‌شوند.
جینی: می‌دونی بعد از این که در تالار اسرار رو باز کردم، بعد از اینکه ولدمورت منو با اون دفتر خاطرات وحشتناکش جادو کرد و من تقریبا همه‌چی رو داشتم نابود می‌کردم
هری: یادمه.

” برگرفته از کتاب هری پاتر و فرزند نفرین شده ”

نوشته شده در : فروشگاه کتاب ایران