مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد

مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد

کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد اثر بیاد ماندنی یوناس یوناسن است که در سال ۲۰۰۹ در کشور سوئد منتشر گردید در ابتدای چاپ کتاب کسی فکر نمی کرد که بتواند موفقیتی کسب نماید اما در سال بعد یعنی سال ۲۰۱۰ این کتاب به پرفروش ترین کتاب سوئد بدل گردید و در تمام دنیا مورد استقبال قرار گرفت. این کتاب در ۳۵ کشور دنیا به چاپ رسید و در کشورمان نیز توسط فرزانه طاهری به زبان پارسی از سوی انتشارات نیلوفر منتشر شد. یوناس یوناسون این رمان را به عنوان کتابی هوشمندانه و ابلهانه توصیف می نماید و آلن شخصیت اصلی و قهرمان داستانش را منِ دیگر خود می بیند.

این کتاب رمانی زیبا ، جذاب و شگفت انگیز و گاه حتی قهقه آور است که با هوشمندی و تخیلی غنی شخصیت اصلی اش را ناخواسته در میانه مهم ترین رخدادهای تاریخی قرار می دهد.از یوناس یوناسن اثر دختری که پادشاه سوئد را نجات داد نیز منتشر شده است که با استقبال خوب طرفداران وی روبرو گردیده است.

بخش هایی از کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد

در قسمت ابتدایی کتاب خود یوناس یوناسن چنین می نویسد :

هیچ کس بهتر از بابابزرگ نمی توانست مستمعانش را مسحور کند، وقتی که روی نیمکت محبوبش می نشست و، تکیه داده بر عصایش، در حالی که توتونش را می جوید، برایمان قصه می گفت. ما نوه ها با چشمان گشاده از حیرت می پرسیدیم : “بابابزرگ … یعنی اینها راست است؟” بابابزرگ جواب می داد : “اونایی که فقط حرف راست می زنند، لایق نیستند که آدم به حرفشان گوش بدهد.” این کتاب را به او تقدیم می کنم.

در بخشی دیگر :

یکی از معانی اش این بود که ادم هیاهو راه نمی اندازد، بخصوص وقتی که دلیل منطقی دارد که این کار را بکند، از جمله مثلا وقتی خبر مرگ پدرش را شنیدند بنا به سنت خانوادگی، آلن با شکستن هیزم واکنش نشان داد، هرچند برای مدتی طولانی تر از معمول و بسیار آرام و بی صدا. یا وقتی مادرش هم به دنبال پدرش رفت، و در نتیجه به ارابه منتظر حمل شد، آلن در آشپزخانه ماند و منظره را از پنجره تماشا کرد. و بعدش خیلی آهسته ، طوری که فقط خودش می توانست بشنود گفت : ” خب مامان خداحافظ ” و این پایان این فصل از زندگی اش بود.

نوشته شده توسط : فروشگاه کتاب ایران