ویژه

سمفونی مردگان

سمفونی مردگان از شاخص ترین و پرفروشترین آثار عباس معروفی است. در سال 2001 برنده جایزه بنیاد غیر دولتی کگدوپ و بنیاد انتشارات ادبی فلسفی سور کامپ گردید. این رمان جذاب و خواندنی به زبان انگلیسی و آلمانی نیز ترجمه و منتشر شده است.

175,000 تومان 157,500 تومان

جزئیات کتاب

وزن 380 g
نویسنده

عباس معروفی

ناشر

ققنوس

تعداد صفحات

352

قطع کتاب

رقعی

نوع جلد

شومیز

نوبت چاپ

21

درباره نویسنده

عباس معروفی

عباس معروفی

عباس معروفی نویسنده، نمایشنامه‌نویس، ناشر و روزنامه‌نگار متولد ۱۳۳۶ مهدی‌شهر و مقیم آلمان است. فعالیت ادبی خود را زیر نظر هوشنگ گلشیری آغاز کرد و در دهه 60 با چاپ رمان سمفونی مردگان به شهرت رسید. از دیگر رمان های شاخص وی می توان به سال بلوا ، پیکر فرهاد ، تماما" مخصوص و مجموعه داستان کوتاه دریاروندگان جزیره آبی تر اشاره کرد که در فروشگاه کتاب ایران موجود می باشند.

خلاصه داستان کتاب سمفونی مردگان :

کتاب سمفونی مردگان ، داستان زندگی خانواده اورخانی تاجر موفق و سرشناس آجیل فروش است که با همسر و چهار فرزندش در اردبیل زندگی می‌کند. . داستان در بین سال‌های ۱۳۱۳ تا ۱۳۵۵ نقل می‌شود. سمفونی مردگان شامل پنج موومان است و حضور برجسته جریان سیال ذهن و تک گویی ذهنی چنان مرز بین گذشته و حال را در هم آمیخته که داستان به ترتیب رخداد وقایع روایت نمی‌شود. داستان زندگی خانواده اورخانی در موومان دوم گفته می‌شود. یوسف، پسر بزرگ خانواده است که از نظر پدر «بچه خنگی» است.پس از او دوقلوها آیدا و آیدین هستند و در آخر اورهان که « بر همه بچه‌ها ترجیح داشت »

فضای داستان سمفونی مردگان بسیار تراژدیک و غم‌انگیز است. به خصوص فضای آن به سال ۱۳۵۵ در اردبیل که پر از برف و سرماست و حتی کلاغ‌ها روی شاخه‌های درخت کاج پیا پی می‌گویند: « برف، برف ». فضایی که سیاهی درون اورهان را در تضاد با سفیدی برفهای روی زمین بیشتر آشکار می‌سازد.

در پشت جلد کتاب سمفونی مردگان می خوانیم :

ساعت آقای درستکار بیش از سی سال است که از کار افتاده؛ در ساعت پنج و نیم بعداز ظهر تیرماه سال ۱۳۲۵٫ ساعت سر در کلیسا سال‌ها پیش از کار افتاده بود و ساعت اورهان را مردی با خود برده است، اما زمان همچنان می‌گردد و ویرانی به بار می‌آورد.

کتاب سمفونی مردگان” رمان بسیار ستوده شده عباس معروفی، حکایت شوربختی مردمانی است که مرگی مدام را به دوش می‌کشند و در جنون ادامه می‌یابند، در وصف این رمان بسیار نوشته‌اند و بسیار خواهند نوشت؛ و با این همه پرسش برخاسته از این متن تا همیشه برپاست؛ پرسشی که پاسخ در خلوت تک تک مخاطبان را می‌طلبد:
کدام یک از ما آیدینی پیش رو نداشته است، روح هنرمندی که به کسوت سوجی دیوانه‌اش درآورده‌ایم، به قتلگاهش برده‌ایم و با این همه او را جسته‌ایم و تنها در ذهن او زنده مانده‌ایم. کدام یک از ما؟

قسمتی از داخل کتاب سمفونی مردگان را با هم میخوانیم :

از تشنگی له له می زدم و هر چه از آن آب شیرین می خوردم عطشم فرو نمی نشست. پدر گفت : شربت بخور. آب از کجا بیاوریم حالا ؟

گفتم : بالاخره از یک جایی تهیه کنید.

پدر گفت : چی می گویی؟ حالا دیگر حتی همه شیریم میشاشند.

بعدها آب از شیرینی افتاد ، آیدا خودش را آتش زد ، پدر مرد و کلک آیدین هم کنده شد. من مانده بودم و مادر که در ملافه سفید می خوابید و خرخر می کرد. یکنواخت خرخر می کرد. آسم داشت. نصفه شب ها خیال می کردم به چیزی سخت سوهان می کشند. آیدین سرش را به دیوار می گذاشت ، رگ های شقیقه و گردنش تند می زد و زیر چشم هاش می پرید.

مادر می گفت : بگو ، مادر. بگو کی این بلا را سرت آورده؟

سمفونی مردگانفروشگاه کتاب ایران

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “سمفونی مردگان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *