ویژه

راهنما یادت نرود

در روزگار کم‌رونق ‌شدن مجموعه ‌داستان ، راهنما یادت نرود ، حرفی تازه دارد که از ذات کوتاه‌نویس‌ بودن برمی‌آید. ذاتی نخبه‌گرا که ناگهان بر سر خواننده‌ی خود آوار می‌شود و نشان می‌دهد هیچ جای امنی برای این انسان وجود ندارد.

در ادامه به معرفی کتاب و خواندن قسمت هایی از آن می پردازیم ….

70,000 تومان 63,000 تومان

در انبار موجود نمی باشد

جزئیات کتاب

وزن 100 g
نویسنده

شیدا حیدری

ناشر

نشر چشمه

تعداد صفحات

76

قطع کتاب

رقعی

نوع جلد

شومیز

معرفی کتاب راهنما یادت نرود :

راهنما یادت نرود ، مجموعه ۱۳ داستان کوتاه از شیدا حیدری است. از ناشر کتاب منتشر شده : دغدغه‌های نویسنده در این اثر با بسیاری از نویسند‌گان هم‌روزگار ما متفاوت است ، کمی بی‌پرده‌تر و همچنین بدیع‌تر. مملو از خشونت جنسی زنانه و مادرانه… حیدری با لحنی خونسرد از موضوع‌هایی می‌نویسد که در همه‌‌ی آن‌ها غافلگیری عنصری تکرارشونده است.

زن داستان‌های او غیرقابل‌پیش‌بینی ا‌ست ، نقابی دارد که ممکن است پشت آن هول‌ و‌ هراسی باشد یا چشمانی سرد و نافذ که روح مخاطب را نشانه رفته‌اند. برای همین است که در روزگار کم‌رونق ‌شدن مجموعه ‌داستان ، این کتاب حرفی تازه دارد که از ذات کوتاه‌نویس‌ بودن برمی‌آید. ذاتی نخبه‌گرا که ناگهان بر سر خواننده‌ی خود آوار می‌شود و نشان می‌دهد هیچ جای امنی برای این انسان وجود ندارد.

فهرست مجموعه داستان راهنما یادت نرود :

  • اردک کواک‌کواک می‌کند
  • انگار به درودیوار خانه‌ای خشت‌‌وگلی آب پاشیده باشند
  • این سمت تاریکی
  • بچه جیک‌جیک می‌کند
  • توی آینه تمام می‌شود
  • تعریف یک زن
  • چشم‌های دکمه‌ای پپر
  • راهنمایادت نرود
  • روی خط‌های جاده
  • سکانسی برای پیرمرد
  • عصایش را به زمین زد
  • وقتی آفتاب زد
  • یک به توان n

قسمتی از داستان « تعریف یک زن » را می‌خوانیم :

تعریف یک زن همیشه از یک اتفاق شروع می‌شود. یک زن را می‌شود بعد از یک اتفاق، هر جوری تعریف کرد. سوختن، اتفاق زن همسایه بود. اما کی باور می‌کرد تعریف زن همسایه همان باشد که دروهمسایه می‌گفتند؟ همان‌جور که باورمان نمی‌شد اتفاق، زن همسایه را برساند به یک برگ اعلامیه روی دیوار. دیده بودیمش. مردنی نبود. یعنی همان وقت که سرخی زبانه‌های آتش افتاد پشت پرده‌ی تور و تاریکی دم غروب یک‌مرتبه زرد شد، تکان برداشتیم. هاج‌ و واج به‌هم نگاه کردیم و گفتیم چی شده؟ سرخی زبانه‌ها از حیاط همسایه‌ی پایینی زبانه می‌کشید و روی درودیوار هال، سایه‌روشن سرخ می‌انداخت …

نوشته شده در : فروشگاه کتاب ایران

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “راهنما یادت نرود”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *