کتاب چنگیز خان نه رویا
کتاب چنگیز خان نه رویا اثر گلزان چیناگ و ترجمه ی محمد همتی توسط نشر نو منتشر و روانه ی بازار شده است. در این رمان تاریخی روان شناختی نه شب آخر زندگی او در بستر مرگ روایت می شود.
گلزان چیناگ
گلزان چیناگ نویسنده ی این کتاب، در سال ۱۹۴۴ متولد شد. خانواده اش صحراگرد بودند و خودش نیز اکنون شمن و رئیس قبیله ی ترک زبان توا است.
چنگیز خان؛ نه رویا نشر نو
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
رویای اول از دل رنگ سرخی ظاهر شد که گاهی مات و گاهی پررنگ بود. ابتدا پر ابهت بود، بعد رعب انگیز و در آخر نفرت انگیز شد. همین خان را به این فکر انداخت که لابد لفاف رویا، دیگر تاب فشار را ندارد و ترک برداشته و چیزهایی نامربوط به مردی چون چنگیز خان در جریان رویا رخنه می کند و آن را به جهتی شوم سوق می دهد. آیا سلسله جنبان همه ی اینها چیزی بود که هنوز با آن انسان، با ماوای آن همه رویا، با آبشخور آن همه اتفاق و با نبردگاه آن همه تصمیم، بالکل بیگانه بود؟ چه می دانست! ضمنا این کابوس بود.
گردبادی آمد، او را از روی زین گرفت و زمین زد. پنداری طوفانی دوزخی بود در کالبدی نیمه زمینی که با یال های آتشین و دمی افراشته بر سم های سخت و رعدوارش می چرخید و به پیش می رفت. چنگیزخان همچنان که همه ی اینها را می دید و می شنید و احساس می کرد، آن هم در ابعادی عظیم و از فاصله ای بس نزدیک و رعب آور، به نظرش رسید که در دل آن ها یک جفت چشم براق و منخرین باد افتاده و پوزه ی گشاده با دندان های بیرون افتاده ی درخشان را می بیند.
اما عجیب این بود که در تمام این احوال هوشیاری اش را از دست نمی داد. این طور به نظرش می رسید.
منبع: فروشگاه کتاب ایران
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.